به بانوی
سرودهای رنگی وگیسوان باران خورده ی سیاه که عطر عجیب عشق گرفته اند
بی هیچ تردیدی من امروز جز سایه ی دار
و سرب و درد و زندان و هراس از سایه ی خویش در گذر گاهان نیمه تاریک هیچ به سر ندارم از شرق هجوم آهن است که می آید و از غرب آماج حیله می بارد از آسمان سنگ و از زمین خار چشمانم را در صورتم نشانه رفته اند واین راهیست که مصائبش شما را مباد من اما باید بروم و این آنست که خود گذیده ام و از بهر آن هر چه تاوان باشد تو گویی پذیرفته باشم
هر آینه درد آویز ترین و زهر آگین ترین نیشدر ها
و برای من که سرمایم از شما سرد تر و گرمایم ازشما گرم تر است وهر لحظه ام تهی از دلخوشی و توام با درد و ذجر تو بهترین خوشی را آفریده ای و غمی از غمهایم کاسته ای من هیچ گاه لطف تو را شاید نتوانم جبران نمودن اما امروز تقدیم این سپاس ازسنگری که فانوسش را با خون پر کرده ایم حد اقل کاریست که از من بر می آید باشد ،تا شاید روزی مبارزه در راه ظلم ستیزی فرصتی دهد تا گلهایی از کاغذ های رنگی صورتی و سبز و نارنجی پیش کشت کنم امروز که گلها یم همه در معابر زیر چکمه ها،خون آلود و پرپرند
سید علی عالم زاده.ماهان
به بانویی که از بردن نامش به لحاظ امنیتی معذورم اما به خاطر لطفش از او سپاسگذارم
سرودهای رنگی وگیسوان باران خورده ی سیاه که عطر عجیب عشق گرفته اند
بی هیچ تردیدی من امروز جز سایه ی دار
و سرب و درد و زندان و هراس از سایه ی خویش در گذر گاهان نیمه تاریک هیچ به سر ندارم از شرق هجوم آهن است که می آید و از غرب آماج حیله می بارد از آسمان سنگ و از زمین خار چشمانم را در صورتم نشانه رفته اند واین راهیست که مصائبش شما را مباد من اما باید بروم و این آنست که خود گذیده ام و از بهر آن هر چه تاوان باشد تو گویی پذیرفته باشم
هر آینه درد آویز ترین و زهر آگین ترین نیشدر ها
و برای من که سرمایم از شما سرد تر و گرمایم ازشما گرم تر است وهر لحظه ام تهی از دلخوشی و توام با درد و ذجر تو بهترین خوشی را آفریده ای و غمی از غمهایم کاسته ای من هیچ گاه لطف تو را شاید نتوانم جبران نمودن اما امروز تقدیم این سپاس ازسنگری که فانوسش را با خون پر کرده ایم حد اقل کاریست که از من بر می آید باشد ،تا شاید روزی مبارزه در راه ظلم ستیزی فرصتی دهد تا گلهایی از کاغذ های رنگی صورتی و سبز و نارنجی پیش کشت کنم امروز که گلها یم همه در معابر زیر چکمه ها،خون آلود و پرپرند
سید علی عالم زاده.ماهان
به بانویی که از بردن نامش به لحاظ امنیتی معذورم اما به خاطر لطفش از او سپاسگذارم